-
بازاریابی حسیچاپ چهارم کتاب بازاریابی حسیادامه
-
فروشندگان بزرگ چگونه عمل می کنند؟چاپ سوم کتاب فروشندگان بزرگ جگونه عمل می کنند؟ادامه
-
هوشمندی رقابتی و هوشمندی بازاریابیچاپ پنجم کتاب هوشمندی رقابتی و هوشمندی بازاریابیادامه
-
فروش و توزیع به زبان سادهچاپ پنجم کتاب فروش و توزیع به زبان سادهادامه
-
بازاریابی و رؤیاهاچاپ پنجم کتاب بازاریابی و رؤیاهاادامه
-
رفتار مصرف کننده _ چاپ ششمچاپ ششم کتاب "رفتار مصرف کننده" اثر مایکل آر.سولومون منتشر شدادامه
-
نورومارکتینگ کاربردی ـ چاپ دومچاپ دوم کتاب نورومارکتینگ کاربردیادامه
-
40 گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای شخصی در کسب و کار ـ چاپ سومچاپ سوم کتاب 40 گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای شخصی در کسب و کارادامه
-
40 گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای فروش ـ چاپ هفتمچاپ هفتم کتاب 40 گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای فروشادامه
-
40 گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای مشتری نوازیچاپ ششم کتاب 40 گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای مشتری نوازیادامه
حرفهايهاي فروش" در سالهاي اخير دست به كار شدهاند تا تجربيات خود را در قالب كتاب، تقديم جامعه بويژه اهالي بازاريابي كنند. اين كتاب نمونهاي است از آثار فروشندگاني كه مبتدي يا آماتور بوده اند،اما با كوشش و مرارت، و كسب دانش به همراه تجربههاي متنوع، پلههاي ترقي را طي كردهاند و شور و شوق، و هيجان آنچه از "دانشگاه بازار" آموختهاند سبب شده تا علاقهمند شوند اين دانستهها را در اختيار ديگر اهالي بازاريابي قرار دهند.
اسحاق قورچيبيگي، نويسندهي اين كتاب، در زمرهي اين فروشندگان است. خاطرم هست كه بيش از 14 سال پيش، در ميهن، مصاحبهي استخدامياش با من بود. آموزشهاي متعددي را براي ويزيتورهاي ميهن داشتم كه قورچيبيگي، اين آموزشها را با عشق پيگيري كرد. دو سال بعد، سرپرستي فروش مناطق شمالغرب تهران به او واگذار شد. پس از راهاندازي شعب پخش در سراسر كشور، شعبهي غرب مازندران به او سپرده شد. بعدها، چند شعبهي بزرگ و پرچالش براي ميهن در دستور كار قرار گرفت. اهميت اهواز بيش از ساير شعبهها بود. اين بار نيز قورچيبيگي به مديريت شعبهي اهواز برگزيده شد. "يادگيري"، "مطالعه"، حضور در كارگاهها و سمينارها روزبهروز بر پختگي، دانايي، و تجربههايش ميافزود. در كلاسهاي آموزشگاه بازارسازان شركت ميكرد و همزمان با كار، ليسانس گرفت. پس از 8 سال حضور در شركت ميهن، به "مديريت فروش و پخش تهران بزرگ" منصوب شد. شور و اشتياق او براي يادگيري از "دانشگاه علم" و "دانشگاه بازار" ظرفيتهاي فكري و عملياتي او را گسترش داده بود. پس از سه سال فعاليت در اين سمت، با راهاندازي برند جديد بستني، مديريت سازمان فروش بستنيهاي برنارد و پاندا، به قورچيبيگي سپرده شد. تصور ميكنم قورچيبيگي، رمز ارتقاي حرفهاياش را بخوبي ميدانست. بايد هوشمندانه كار كند، پرشور و هيجان بياموزد، و لحظهاي از "دانشگاه علم" و "دانشگاه بازار" غافل نباشد. پس از 14 سال از حضور اين ويزيتور و فروشندهي مبتدي، اينك به بالندگي رسيده بود. با آزمون به دورهي كارشناسي ارشد رشتهي بازاريابي دانشگاه راه يافت، همچنين مدير سازمان فروش طبيعت سبز ميهن شد. ترديدي نيست كتابهايي از جنس "بازاريابي و روِياها" اثر اين فروشندهي ايراني، درسهاي بيشتري براي ويزيتورها و فروشندههاي ايراني دارد. خاطرتان هست كه حدود 10 سال پيش يا كمي دورتر 12 - 13 سال پيش، كتابهاي برايان تريسي، شيفمن، و ساير فروشندگان بزرگ جهاني، بازار نشر ايران را به سيطرهي خود درآورده بود. اكنون نيز اين كتابها با تيراژ كمتر چاپ ميشود اما بازار ايران، ولع خاصي در قياس با گذشته نسبت به آن كتابها ندارد. چرا؟